onsdag 30 mars 2011

منشور جنبش انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی ...خلع ید ولی فقیه، رئیس جمهور و كلیه مقامات دولتی از قدرت-

منشور جنبش انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی سرنگونی حکومت و درهم شکستن نظام جمهوری اسلامی به معنی تحقق اهداف زیر است: ١- خلع ید ولی فقیه، رئیس جمهور و كلیه مقامات دولتی از قدرت ٢- بازداشت فوری و محاکمه علنی سران و کلیه مقامات جمهوری اسلامی که در تمام طول حاکمیت این رژیم مسئول، آمر و یا عامل کشتار و جنایت علیه مردم بوده اند ٣- انحلال فوری وزارت اطلاعات و همه نهادها و نیروهای امنیتی، سرکوبگر و مسلح حکومت ٤- انحلال دولت، مجلس، قوه قضائیه، دادگاهها، بنیادها و سایر نهادهای سیاسی و اجرائی و ایدئولوژیک رژیم ٥- الغای قانون اساسی، قانون مجازات اسلامی، قانون قصاص، قانون کار و سایر قوانین ضد انسانی جمهوری اسلامی جنبش سرنگونی همچنین بمنظور جلوگیری از بازگشت و اعاده قدرت ارتجاع در اشکال دیگر، ممانعت از هر نوع بند و بست و مهندسی قدرت از بالای سر مردم، و برای ایجاد شرایطی که مردم بتوانند آگاهانه، آزادانه و در شرايط امن نظام حکومتى آتى را تعيين کنند برای تحقق اهداف زیر پیگیرانه مبارزه میکند. ١- آزادی فوری و بیقید و شرط کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی ٢- لغو مجازات اعدام. ٣- لغو حجاب اجباری و جداسازی جنسیتی. لغو فوری همه قوانین تبعیض آمیز نسبت به زنان. ٤- جدائی کامل مذهب از دولت، از سیستم قضائی و از آموزش و پرورش. آزادی کامل مذهب و بی مذهبی بعنوان عقیده و امر خصوصی افراد ٥- اعلام و تضمین آزادی بی قید و شرط عقیده، بیان، اجتماعات، مطبوعات، تظاهرات، اعتصاب، تشکل و تحزب ٦- برسمیت شناسی حقوق مساوی برای همه شهروندان کشور مستقل از مذهب، زبان، قومیت، جنسیت، ملیت و تابعیت ٧- حسابرسی مالی از کلیه مقامات حکومت و وابستگانشان و همچنین کلیه موسسات و بنیادهای مذهبی، اقتصادی و نظامی جمهوری اسلامی. مصادره اموالی که این مقامات و موسسات از راه دزدی و غارت اموال مردم تصاحب کرده اند و صرف آن در خدمت رفاه همه افراد جامعه ٨- تامین فوری مبرم ترین نیازهای رفاهی جامعه. افزایش فوری دستمزد و حقوق متناسب با سطح هزینه ها و منطبق با آخرین استانداردهای زندگی امروز. رایگان کردن فوری طب و آموزش و پرورش. ضامن تحقق اهداف فوق قدرت مردم است. مردمی که با انقلاب خود جمهوری اسلامی را سرنگون کرده اند باید متحد و متشکل به حضور فعال در عرصه سیاست ادامه دهند، هر نیروی مانع تحقق اهداف فوری فوق و کل خواستهای انقلاب را کنار بزنند و اداره امور را خود در دست بگیرند.

tisdag 15 mars 2011

سنندج: ساعت ٨ شب خبرهای لحظه به لحظه از چهارشنبه سوری

خبرهای لحظه به لحظه از چهارشنبه سوری

سنندج: ساعت ٨ شب

شهر سرخ سنندج یكپارچه در آتش و شعار مرگ بر دیكتاتور و مبارك بن علی نوبت سید علی است.

تظاهرات مردم شهر از ساعت ۵ بعد از ظهر شروع شد است. خیابانهای كمبربندی ٢۵٬ شهریور، فیض آباد به طرف كار آموزی تا خیابان فرح توسط مردم و جوانان شهر مسدود شده است. هزاران نفر از مردم از خانه ها بیرون آمده و در خیابانها شادی و رقص و پایكوبی میکنند.

مردم در ٢۵ شهریور به شهرداری حمله كردند و شیشه های شهرداری را شكستند به٬ دهها ماشین از نیروهای سركوبگر رژیم حمله شده و مردم شیشه های آنها را شکستند.

نیروهای رژیم جز در صفهای ۵٠ تا ٦٠ نفره جرات نزدیك شدن به مردم را ندارند٬ و مردم هم با سنگ و چوب و هر چیزی كه بدست می آورند به آنها حمله می كنند.

آخرین خبر در ساعت ٨ و ربع شب این است كه در ٢۵ شهریور صدای مرگ بر دیكتاتور شهر سنندج را می لرزاند.

منبع خبر: کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری

رشت: ساعت ٧ عصر

تظاهرات مردم شروع شده است. مردم آتش روشن کرده و از روی آن میپرند. با گسترش تجمع شعار مرگ بر خامنه ای و مرگ بر دیکتاتور هم شروع شده است.

منبع خبر: صفحه فیس بوک تهران قاهره دیکتاتور باید بره

تهران: ٧ و نیم عصر

از طرف میدان انقلاب بطرف میدان آزادی نیروهای گارد ویژه و باتوم بدست پر هستند. سر همه خیابانها بطرف ستارخان و میدان توحید و همه جا نیروی انتظامی است. در گروهای سی نفره هستند و سرشان را پوشانده اند و فقط چشمشان بیرون است. من شمردم ٢١٦ موتور سوار دو ترکه میرفتند. آنها هم سرشان را پوشانده بودند و فقط چشمشان بیرون بود. اما جوانها ترقه روشن میکنند و هر از چند گاه از اینطرف و آنطرف صدای ترقه بلند است.

رودسر: ساعت ٧ شب

من الان در مرکز شهر رودسر از توابع گیلان هستم. جمعیت زیاد دختر و پسر، زن و مرد، پیر و جوان برای شادی بیرون آمده اند , و از میدان شهرداری تا میدان سپاه پر از مردم است. آنقدر یگان ویژه و نیروی انتظامی و موتوری بیرون ریخته اند که شاید به اندازه یک سوم جمعیت باشیند.

منبع خبر: حزب کمونیست کارگری

تهران: میدان انقلاب در مسیر خیابان آزادی. مردم و خصوصا جوانان دارند کم کم می آیند. نیروی انتظامی هم دارد بساطش را پهن میکند.

منبع خبر: حزب کمونیست کارگری

تهران: ساعت ٦ عصر. ستارخان. نيروي انتظامي زيادي در همه جا مستقر است. مغازه ها را به زور بسته اند است. جلوي موتور سوارها را خيلي جاها ميگيرند كه مبادا در تدارك برنامه اي باشند. شهر حالت حكومت نظامي دارد. همه جا صحبت از شب است.

منبع خبر: حزب کمونیست کارگری

تهران: ساعت پنج و نيم عصر مركز شهر همدان. جوانان زيادي بيرون آمده اند که جشن چهارشبنه سوری را برپا کنند و مامورين جمهوري اسلامي هم همه جا مستقر شده اند.

منبع خبر: حزب کمونیست کارگری

تهران:

در صادقیه و میدان امام حسین نیروهای انتظامی مستقر شده اند و خودروهای نظامی را در اطراف پارک کرده اند. عده ای از لباس شخصی ها نیز به همراه موتورهای خود، اینطرف و آنطرف میروند.

تعطیلی مدارس پیش از ظهر و همینطور تعطیلی زودهنگام بسیاری از ادارت خصوصی و دولتی ترافیک سنگینی را در سرتاسر تهران ایجاد کرده که همین موضوع باعث نگرانی نیروهای امنیتی شده است چرا که انتقال و رفت و آمد آنها از نقطه ای به نقطه دیگر با دشواری روبرو خواهد شد.

با وجود اینکه طبق اعلام قبلی قرار است با تاریک شدن هوا مراسم چهارشنبه سوری برگزار شود اما از همین حالا صدای انواع و اقسام مواد محترقه و نارنجک و ترقه از تمامی نقاط به گوش می رسد

منبع خبر: صفحه فیس بوک تهران قاهره دیکتاتور باید بره

خبرهای لحظه به لحظه از چهارشنبه سوری ,رشت,تهران,رودسر,

سازمان جوانان کمونیست

٢٤ اسفند ٨٩

خبرهای لحظه به لحظه از چهارشنبه سوری

رشت: ساعت ٧ عصر

تظاهرات مردم شروع شده است. مردم آتش روشن کرده و از روی آن میپرند. با گسترش تجمع شعار مرگ بر خامنه ای و مرگ بر دیکتاتور هم شروع شده است.

منبع خبر: صفحه فیس بوک تهران قاهره دیکتاتور باید بره

تهران: ٧ و نیم عصر

از طرف میدان انقلاب بطرف میدان آزادی نیروهای گارد ویژه و باتوم بدست پر هستند. سر همه خیابانها بطرف ستارخان و میدان توحید و همه جا نیروی انتظامی است. در گروهای سی نفره هستند و سرشان را پوشانده اند و فقط چشمشان بیرون است. من شمردم ٢١٦ موتور سوار دو ترکه میرفتند. آنها هم سرشان را پوشانده بودند و فقط چشمشان بیرون بود. اما جوانها ترقه روشن میکنند و هر از چند گاه از اینطرف و آنطرف صدای ترقه بلند است.

رودسر: ساعت ٧ شب

من الان در مرکز شهر رودسر از توابع گیلان هستم. جمعیت زیاد دختر و پسر، زن و مرد، پیر و جوان برای شادی بیرون آمده اند , و از میدان شهرداری تا میدان سپاه پر از مردم است. آنقدر یگان ویژه و نیروی انتظامی و موتوری بیرون ریخته اند که شاید به اندازه یک سوم جمعیت باشیند.

منبع خبر: حزب کمونیست کارگری

تهران: میدان انقلاب در مسیر خیابان آزادی. مردم و خصوصا جوانان دارند کم کم می آیند. نیروی انتظامی هم دارد بساطش را پهن میکند.

منبع خبر: حزب کمونیست کارگری

تهران: ساعت ٦ عصر. ستارخان. نيروي انتظامي زيادي در همه جا مستقر است. مغازه ها را به زور بسته اند است. جلوي موتور سوارها را خيلي جاها ميگيرند كه مبادا در تدارك برنامه اي باشند. شهر حالت حكومت نظامي دارد. همه جا صحبت از شب است.

منبع خبر: حزب کمونیست کارگری

تهران: ساعت پنج و نيم عصر مركز شهر همدان. جوانان زيادي بيرون آمده اند که جشن چهارشبنه سوری را برپا کنند و مامورين جمهوري اسلامي هم همه جا مستقر شده اند.

منبع خبر: حزب کمونیست کارگری

تهران:

در صادقیه و میدان امام حسین نیروهای انتظامی مستقر شده اند و خودروهای نظامی را در اطراف پارک کرده اند. عده ای از لباس شخصی ها نیز به همراه موتورهای خود، اینطرف و آنطرف میروند.

تعطیلی مدارس پیش از ظهر و همینطور تعطیلی زودهنگام بسیاری از ادارت خصوصی و دولتی ترافیک سنگینی را در سرتاسر تهران ایجاد کرده که همین موضوع باعث نگرانی نیروهای امنیتی شده است چرا که انتقال و رفت و آمد آنها از نقطه ای به نقطه دیگر با دشواری روبرو خواهد شد.

با وجود اینکه طبق اعلام قبلی قرار است با تاریک شدن هوا مراسم چهارشنبه سوری برگزار شود اما از همین حالا صدای انواع و اقسام مواد محترقه و نارنجک و ترقه از تمامی نقاط به گوش می رسد

منبع خبر: صفحه فیس بوک تهران قاهره دیکتاتور باید بره

lördag 12 mars 2011

"سرنگون کردن حکومت بقدرت انقلاب مردم" و یا "مرمتکاری حکومت و نهایتا حفظ نظام از طریق استفاده ابزاری از مردم"

گ هدف من از چاپ اين بحث در اينجا اين است که ما مردم ايران نبايد در ميان راه براي سرنگوني و تلاشي کامل حکومت اسلامي و برقراري حکومتي سکولار و انساني و آزاديخواه متوقف شويم و از هم اکنون موانع را مورد بررسي قرار داده و به رهبران و فعالين آزاديخواه و برابري طلب جنبش آگاهي مهم و هشدارهاي لازم را داده باشيم که به سرنوشت انقلابهاي ناتمام در مصر و تونس و ٥٧ ايران دچار و گرفتار نشويم از هماکنون موانع را بشناسيم که راه پيشروي جنش آسانتر خواهد شد.

گفتگوى جوانى از تهران با صداي آمريکا به بحثهايي در رابطه با جنبش آزاديخواهيي مردم ايران زد ,در اينجا از ديدگاه حميدتقواي

و نظرات ايشان در بسط و تعميق جنبش انقلابي مردم ايران تا سرنگوني کامل حکومت اسلامي آگاه ميشويم .جوانی با نام حسين چنين ميگويد " شعار هر ایرانی یک رهبر را میدهند در حالی که شعار مردم توی خیابان را اصلا نمیشنوند. اصولا حضور مردم در خیابان را کنترل شده میخواهند شعارهایشان را هم کنترل شده میخواهند و متاسفانه دیدشان به مردم ابزاری است. یعنی مردم را ابزاری میبینند برای اینکه فشاری بیاورند به حکومت که "اصلاحاتی" به پیش ببرند. اصلاحاتی که مد نظر خودشان است. ببینید مردم در خیابان - من در خیلی از تظاهراتها حضور داشتم- حتی از امثال من که در واقع منتقد جریان اصلاحات هستم خیلی تندتر هستند. کسانی که در خط مقدم درگیریها حضور دارند و میروند بازداشت شده را از دست مامور در میآورند انها کسانی اند که اصلا نمیتوانند بپذیرند- نه تنها اینها بلکه آدمهائی که خیلی معتدل تر هستند- نمیتوانند بپذیرند که میرحسین موسوی دستگیر شده مهدی کروبی دستگیر شده ولی شما ندانید اینها کی هستند و چی میخواهند. این خیلی ناراحت کننده است که شما بروید توی خیابان کتک بخورید، باتوم بخورید، گاز اشک آور بزنند، رکیک ترین الفاظ را به شما و خانواده تان بگویند، اما کس دیگری بیاید یکدفعه شعارهای شما را تحریف بکند. بیاید از طرف شما از جانب حزبش بیانیه بدهد بگوید جنبش سبز اینطوری فکر میکند. بیانه ای که قبل از راهپیمائی 25 بهمن منتشر شد. خب این خیلی مردم را عصبی میکند. اینکه اینطور هزینه بدهی و بیایند از طرفت بیانیه بدهند. بیانه ای که اصلا به آن اعتقاد نداری. اگر یک حزبی بیاید و نظر خودش را بگوید هیچ اشکالی ندارد. بیایند بگویند به ولایت فقیه معتقدند. نظر خودشان را گفته اند. اما اینکه بگویند جنبش سبز اینطور فکر میکند. نخیر. من شخصا معتقدم و خیلی از دوستان من معتقدیم احزاب اصلاح طلب در واقع اقلیت محض هستند درجنبش سبز. من از این جهت دارم میگویم آقای مهاجرانی یکی دو روز گذشته صحبتهائی کرده اند. ما اصلا این صحبتها را قبول نداریم. بهیچ عنوان! "

حميد تقوايي در بخشي از نوشته اش چنين مينويسد :

خیلی ها خود را سبز میدانند و خواهان سرنگونی حکومت هستند (سبز سرنگونی طلب) خود را سبز مینامند و ضد اصل ولایت

فقیه و خواهان جدائی مذهب از دولت هستند (سبز سکولار) و حساب خود و جنبش سبز را کاملا از سبز موسوی- کروبی، سبز "حزب مشارکت" و "شورای سبز امید" و غیره جدا میدانند. این چرخش به سرنگونی طلبی و سکولاریسم خود گام مثبتی به پیش است. چرا که در مقابل این خط هنوز هم عده ای- که البته هر روز کمتر میشوند- چنین فکر میکنند که اختلاف بر سر راهکارها و شیوه ها و تاکتیکها است. تصور میکنند مثلا تفاوت در شعارها ( مرگ بر دیکتاتور در برابر الله و اکبر و آزادی زندانی سیاسی در برابر لغو حصر خانگی و یا مرگ بر حکومت ضد زن در برابر سکوت!) و روزهای اعتراض (روز جهانی زن در برابر روز تولد موسوی!) و شیوه ها ( تعرض در برابر مسالمت) از اختلاف نظر بر سر تاکتیکها و راهکارهای مبارزه ناشی میشود و سعی میکنند یکدیگر را قانع کنند که مثلا شعار دادن از سکوت کردن بهتر است و یا کتک خوردن از اوباش از کتک زدن اوباش بدتر است در ادامه شما را به خواندن نوشته کامل حميد تقوايي دعوت ميکنم ت!


حمید تقوایی: سرنگونی طلبی و ریزش "جنبش سبز"

فرستادن به ایمیلچاپ

hamid-taqvai1

انترناسیونال 391

" شعار هر ایرانی یک رهبر را میدهند در حالی که شعار مردم توی خیابان را اصلا نمیشنوند. اصولا حضور مردم در خیابان را کنترل شده میخواهند شعارهایشان را هم کنترل شده میخواهند و متاسفانه دیدشان به مردم ابزاری است. یعنی مردم را ابزاری میبینند برای اینکه فشاری بیاورند به حکومت که "اصلاحاتی" به پیش ببرند. اصلاحاتی که مد نظر خودشان است. ببینید مردم در خیابان - من در خیلی از تظاهراتها حضور داشتم- حتی از امثال من که در واقع منتقد جریان اصلاحات هستم خیلی تندتر هستند. کسانی که در خط مقدم درگیریها حضور دارند و میروند بازداشت شده را از دست مامور در میآورند انها کسانی اند که اصلا نمیتوانند بپذیرند- نه تنها اینها بلکه آدمهائی که خیلی معتدل تر هستند- نمیتوانند بپذیرند که میرحسین موسوی دستگیر شده مهدی کروبی دستگیر شده ولی شما ندانید اینها کی هستند و چی میخواهند. این خیلی ناراحت کننده است که شما بروید توی خیابان کتک بخورید، باتوم بخورید، گاز اشک آور بزنند، رکیک ترین الفاظ را به شما و خانواده تان بگویند، اما کس دیگری بیاید یکدفعه شعارهای شما را تحریف بکند. بیاید از طرف شما از جانب حزبش بیانیه بدهد بگوید جنبش سبز اینطوری فکر میکند. بیانه ای که قبل از راهپیمائی 25 بهمن منتشر شد. خب این خیلی مردم را عصبی میکند. اینکه اینطور هزینه بدهی و بیایند از طرفت بیانیه بدهند. بیانه ای که اصلا به آن اعتقاد نداری. اگر یک حزبی بیاید و نظر خودش را بگوید هیچ اشکالی ندارد. بیایند بگویند به ولایت فقیه معتقدند. نظر خودشان را گفته اند. اما اینکه بگویند جنبش سبز اینطور فکر میکند. نخیر. من شخصا معتقدم و خیلی از دوستان من معتقدیم احزاب اصلاح طلب در واقع اقلیت محض هستند درجنبش سبز. من از این جهت دارم میگویم آقای مهاجرانی یکی دو روز گذشته صحبتهائی کرده اند. ما اصلا این صحبتها را قبول نداریم. بهیچ عنوان! "

جوانی با نام حسین از ایران در مصاحبه با صدای آمریکا

این نوع نقد و تعرض به خط اصلاحات، بخصوص در دور جدید بر آمد خیزش انقلابی بعد از 25 بهمن، در میان مردم و جوانان و فعالین جنبش انقلابی روز بروز وسیعتر میشود و در فضای بحثها و همنظریها و رهنموددهی ها در شبکه های چند ده هزارنفره اینترنتی انعکاس بیشتری پیدا میکند. معمولا بحث بر سر جنبش سبز و تعریف این جنبش قطبی میشود. خیلی ها خود را سبز میدانند و خواهان سرنگونی حکومت هستند (سبز سرنگونی طلب) خود را سبز مینامند و ضد اصل ولایت فقیه و خواهان جدائی مذهب از دولت هستند (سبز سکولار) و حساب خود و جنبش سبز را کاملا از سبز موسوی- کروبی، سبز "حزب مشارکت" و "شورای سبز امید" و غیره جدا میدانند. این چرخش به سرنگونی طلبی و سکولاریسم خود گام مثبتی به پیش است. چرا که در مقابل این خط هنوز هم عده ای- که البته هر روز کمتر میشوند- چنین فکر میکنند که اختلاف بر سر راهکارها و شیوه ها و تاکتیکها است. تصور میکنند مثلا تفاوت در شعارها ( مرگ بر دیکتاتور در برابر الله و اکبر و آزادی زندانی سیاسی در برابر لغو حصر خانگی و یا مرگ بر حکومت ضد زن در برابر سکوت!) و روزهای اعتراض (روز جهانی زن در برابر روز تولد موسوی!) و شیوه ها ( تعرض در برابر مسالمت) از اختلاف نظر بر سر تاکتیکها و راهکارهای مبارزه ناشی میشود و سعی میکنند یکدیگر را قانع کنند که مثلا شعار دادن از سکوت کردن بهتر است و یا کتک خوردن از اوباش از کتک زدن اوباش بدتر است!

روشن است که در برابر این نوع توهمات تلاش برای تداعی کردن خود با سرنگونی طلبی و سکولاریسم خود یک گام بجلو است، اما مساله واقعی بر سر شکاف در جنبش سبز و مرزبندی بین سبز واقعی و غیر واقعی نیست. مساله بر سر دو آلترناتیو کاملا متضاد "سرنگون کردن حکومت بقدرت انقلاب مردم" و یا "مرمتکاری حکومت و نهایتا حفظ نظام از طریق استفاده ابزاری از مردم" است. این اختلاف اساسی از مدتها قبل از همان اولین دوره ریاست جمهوری خاتمی در فضای سیاسی ایران و در میان نیروهای اپوزیسیون وجود داشته است و "جنبش سبز" نام و اصطلاح بی پایه ای است که این تفاوت اساسی را کاملا مخدوش میکند. از همان اولین برآمدهای توده ای در خردادماه 88 درد و مساله مردم و انگیزه و نیروی محرکه جنبش انقلابی مردم تقلب در انتخابات و یا دستکاری و مرمتکاری حکومت و بازگشت به قانون اساسی و دوره خمینی و دعواهای درون رژیمی ای ازینقبیل نبود. مردم میخواستند از شر کل جمهوری اسلامی رها بشوند و میدانستند "موسوی بهانه است کل رژیم نشانه است". از همان دوره لقب سبز نام بیمسمائی برای جنبش انقلابی مردم بود. ما هیچگاه این نامگذاری را نپذیرفتیم و همه جا از جنبش توده ای مردم با اسم واقعی آن،انقلاب برای سرنگونی حکومت، نام بردیم.

در دوره جاری بر آمد جنبش انقلابی که با الهام از انقلابات مصر و تونس آغاز شده این بی ربطی لقب سبز به جنبش توده ای و انقلابی مردم بیش از پیش آشکار شده است. امروز دیگر بر همه روشن است که راه حل واقعی و عملی خلاصی از دیکتاتوریها انقلاب است. انقلابات واقعی بقدرت توده مردم و نه "انقلابات" مخملی و یا نارنجی و رژیم چنجی و مهندسی شده از بالا. انقلابات توده ای و "غافلگیر کننده" و در چند دهه اخیر بیسابقه ای که دیکتاتورها را فراری میدهد و تا در هم کوبیدن نظامهای دیکتاتوری از پا نمی نشیند. دوره انقلابهای عظیم آغاز شده و فاکتور قدرت انقلابی توده مردم در مرکز سیاست و مرکز توجه دولتها قرار گرفته است. گفتمان انقلاب و جنبشهای انقلابی توده مردمی که علیه رژیمهای حاکم بخیابانها ریخته اند - و در موردی مثل لیبی یک جنگ مسلحانه تمام عیار را علیه دار و دسته مزدورحاکم سازمان داه اند- و به هیچ نوع اصلاح و مرمتکاری در رژیمهای دیکتاتوری رضایت نمیدهند به صدر رسانه های جهان رانده شده و همه نیروها و دولتهای ارتجاعی در منطقه و در دنیا را حیرتزده و غافلگیر کرده است. در چنین فضائی موعظه "بازگشت به قانون اساسی با شعار الله و اکبر !" چیزی بیشتر از یک تلاش کاملا مضحک و ابلهانه نیست. تلاشی تماما ارتجاعی که همانطور که مدعیان رهبری جنبش سبز بارها اعلام کرده اند، برای جلوگیری از ساختار شکنی و برای حفظ نظام صورت میگیرد.

به این ترتیب باید گفت که آنچه امروز از جانب بسیاری از فعالین جنبش انقلابی دعوائی بر سر نمایندگی کردن جنبش سبز، و یا از طرف برخی دیگر اختلافی بر سر تاکتیکها و شیوه ها و راهکارها، تلقی و عنوان میشود در واقع یک اختلاف عمیق سیاسی برسر حفظ و یا بزیر کشیدن کل نظام جمهوری اسلامی است. موسوی و کروبی، مهاجرانی ها و سروشها و شیرین عبادیها و کل آن شخصیتها و نیروهای سیاسی که روزی خود را جنبش دوخرداد و امروز جنبش سبز مینامند، متعلق به جنبش حفظ رژیم اند و توده مردمی که به خیابانها میریزند نیروی انقلاب و متعلق به جنبش سرنگونی حکومت بقدرت انقلاب هستند. تفاوت اینجاست. اساس اختلاف نظرها و بحثها و انتقادهائی که در میان فعالین در بدنه "جنبش سبز" درگرفته نهایتا در اختلاف میان جنبش بزیر کشیدن رژیم و جنبش حفظ رژیم ریشه دارد. این از همان جنس اختلاف میان "غنوشی" ها با مردم انقلابی تونس و یا "ژنرال تنطاوی" ها با مردم مصر است. این اختلاف در ایران قبل از اینکه "سیدعلی" به سرنوشت مبارک و بن علی دچار شود حاد شده است و این هم از یکسونشانه بلوغ و رشد جنبش انقلابی در ایران است و هم از سوی دیگر میتواند نقطه ضعف و پاشنه آشیل آن باشد. نقطه قوت است به این دلیل که از هم امروز اجازه میدهد انقلاب و جنبش انقلابی برای سرنگونی حکومت تمام و کمال راه خود را از اصلاح طلبان جدا کند و نقطه ضعف است به این خاطر که توهم حفظ وحدت "جنبش سبز" و یا بهانه استفاده از اختلافات درون حکومتی میتواند راه شکست انقلاب را هموار کند. امروز دیگر موسوی حتی بهانه هم نیست. امروز نقطه شروع و منبع امید و الهام اعتراضات توده ای در ایران نه تقلب در انتخابات بلکه انقلابات مصر و تونس و لیبی است و قدرت این انقلابها است که قویتر از هر استدلال و منطقی اعلام میکند راه رهائی مردم از "اصلاح طلبان" حکومتی و غیر حکومتی کاملا جداست. باید با تمام قوا پرچم انقلاب و جنبش انقلابی برای سرنگونی رژیم را بلند کرد و دغدغه و دل نگرانی بر سر نام و معنی جنبش سبز را به همان اصحاب مرمت رژیم و کوشندگان احیای دوره خمینی سپرد.

جنبش سرنگونی طلبانه و انقلابی مردم اهداف و شعارها و سیاستهای روشن و شفاف خود را دارد. باید هر چه وسیع تر و قدرتمند تر این اهد اف و شعارها را بشناسد و بشناساند و بمیدان بیاید. مردم میخواهند مقامات و سران رژیم نه تنها بزیر کشیده بشوند بلکه بجرم سی سال جنایت علیه مردم به محاکمه کشیده شوند، مردم میخواهند به سلطه مذهب بر دولت و قوانین و شئونات اجتماعی و زندگی خصوص خود پایان بدهند، مردم خواهان لغو اعدام و شکنجه و قصاص هستند، میخواهند زن و مرد کاملا با هم برابر باشند و حجاب اجباری و آپارتاید جنسی لغو شود، میخواهند حق تشکل و تحزب و اعتراض و اعتصاب و آزادی عقیده و بیان داشته باشند، میخواهند این فاصله عمیق بین ثروتهای افسانه ای یک مشت مفتخور و فقر و بیکاری و محرومیتی که در جامعه بیداد میکند از بین برود و مردم از آزادی و برابری و رفاه برخواردار شوند. تحقق این خواستها بدون سرنگونی جمهوری اسلامی ممکن نیست. بدست گرفتن این پرچم است که فعالین جنبش انقلابی در ایران را تعریف میکند، به آنها هویت میدهد و راهشان را از حافظین نظام جدا میکند. به هرکه صادقانه نگران وحدت و قدرت جنبش انقلابی است باید یاد آوری کرد که اکثریت عظیم مردم ایران، جوانان و زنان و کارگران و همه مردم شریفی که از فقر و اختناق و بیحقوقی به تنگ آمده اند از جمهوری اسلامی متنفرند و عزم جزم کرده اند که آنرا بزیر بکشند. و این منشا قدرت و وحدت و حقانیت انقلاب و فعالین جنبش انقلابی در برابر تمام تلاشهائی است که تحت نام سبز و یا هر نام دیگری برای حفظ نظام جمهوری اسلامی صورت میگیرد.*

onsdag 9 mars 2011

چهارشنبه سوری علیه حکومت مرگ و عزا به میدان بیائیم!


اطلاعیه حزب کمونیست کارگری در باره چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری فرا میرسد. مردم، بخصوص نسل جوان خود را آماده میکنند تا بار دیگر، حکومت مرگ و ماتم و عزا، حکومت ضد شادی و ضد زندگی را به چالش بکشند. دختران و پسران جوان خود را آماده میکنند تا در کنارهم و دست در دست هم، آتش بپا کنند، با هم برقصند و شادی کنند، فریاد مرگ بر حکومت سر دهند، حجاب بر آتش بیافکنند و حکومت عزای اسلامی را به رعشه مرگ بیاندازند.

چهارشنبه سوری، روز شادی ما مردم است. روز ماتم شما حکام اسلامی است. جشن و سرور به ما قدرت میدهد؛ قدرت شما را به چالش میکشد. به ما زندگی میبخشد؛ زندگی را به شما تلخ میکند. ما خود را آماده میکنیم که شما را به زیر بکشیم. شما خود را آماده میکنید یک روز دیگر بر عمر منحوس حکومت خود بیافزایید. ما خود را آماده میکنیم به مصاف رنج و فقر و تحقیر و اندوهی که ٣٢ سال تمام بر زندگی ما مردم حاکم کرده اید برویم؛ شما خود را آماده میکنید یک روز دیگر از خشم و نفرت ما در امان بمانید.

این اولین چهارشنبه سوری نیست که ما مردم ایران، ما جوانان در مقابل شما آیت الله های مرتجع، شما دشمنان قسم خورده هر جلوه ای از زندگی و جوانی و شادی و سرور صف میکشیم. این اولین چهارشنبه سوری نیست که فشفشه ها و ترقه ها و آتشبازیهای ما جوانان ترس و لرز در دل شما می اندازد. ما همان میلیونها مردمی هستیم که سال ٨٨ در مقابل یک حکومت آدمکش تا دندان مسلح ایستادیم و تحسین مردم شریف جهان را برانگیختیم. ما همان جوانان، همان دختران و پسرانی هستیم که در ٦ دی سال قبل، در خیابانهای تهران و سایر شهرها درس فراموش نشدنی به اراذل و اوباش شما دادیم. ما همانهایی هستیم که سرداران شما را وادار کردیم اعتراف کنند اگر شش نقطه تهران بهم میپوست، دیگر اثری از وجود نحس جمهوری اسلامی باقی نمیماند. ما همانها هستیم که جرقه انقلابات جاری در منطقه را زدیم، انقلاباتی که دیکتاتور پشت دیکتاتور ساقط میکنند.

٣٢ سال عزا و تاریکی بس است. ٣٢ سال تباهی زندگی نسل جوان بس است. ٣٢ سال دزدی از جیب کارگران و مردم محروم بس است. ٣٢ سال حکومت یک مشت مرتجع، فاسد، دزد، مفتخور، شکنجه گر و قاتل بس است. ما حکومت مرگ و عزا، حکومت خفقان، حکومت فقر و نابرابری و تبعیض، حکومت ضد زن، حکومت اسلامی نمیخواهیم. دوران جمهوری اسلامی به پایان رسیده است چون ما مردم ایران عزم کرده ایم به آن پایان دهیم. ما تلاش خواهیم کرد، چهارشنبه سوری امسال، یک گام بزرگ در جهت درهم شکستن و سقوط نظام جمهوری اسلامی و رسیدن به یک جامعه آزاد و برابر و مرفه و شاد باشد.

زنده باد آزادی و برابری

مرگ بر جمهوری اسلامی

زنده باد سوسیالیسم

حزب کمونیست کارگری ایران

٩ مارس ٢٠١١، ١٨ اسفند ١٣٨٩

tisdag 8 mars 2011

گزارشاتی از خبرنگاران حزب کمونیست کارگری-شیراز: ,رشت:

گزارشاتی از خبرنگاران حزب کمونیست کارگری

امروز ١٧ اسفند، ٨ مارس روز جهانی زن

شیراز:

عصر امروز حوالی ساعت ٥ جمعیت زیادی در ملاصدرا بود. ماموران رژیم مرتب مردم را متفرق میکردند اما مردم در فرصت هائی توانستند شعار بدهند. شعارها عمدتا مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ای بود. در مقایسه با دفعات قبل تعداد زنان شرکت کننده بیشتر بود.

رشت:

در منطقه گلسار جمعیتی که گفته میشود بیش از ١٠ اسفند بود در پیاده روها حضور داشتند اما حضور ماموران رژیم در چهارراهها و خیابانها مانع شکل گیری تجمع و شعاردهی شد.

تهران ٧ و ١٥ عصر

خیابونهای منتهی به میدان انقلاب از بهبودی تا چهار راه ولیعصر مملو از جمعیت است و ترافیک سنگینی در خیابان است.

درگیریهای پراکنده ای بین نیروی سرکوبگر و مردم پیش آمده است.

مردم سطل آشغال ها را سوزانده و بوی دود و پلاستیک فضای مرکز شهر را گرفته است.

در جمالزاده و کارگر شمالی نیز درگیری های پراکنده ای رخ داده است.

تقاطع شادمان تا چهار راه ولیعصر مملو از مردم و ترافیک سنگین است.

در خیابون آزادی سر بهبودی چند نفر زن و مرد را دستگیر کردند.

میدان آریا شهر جمعیت خیلی زیاد است.

در طول یک ساعت گذشته جمعیت زیادی در میدان هفت تیر به سمت میدان ولیعصر حضور دارند. در خیابون آزادی نیز جمعیت بسیار زیاد است.

در فواصلی مردم توانستند شعار بدهند مرگ بر دیکتاتور.

در مجموع بسیاری از میدانها و خیابان های تهران حالت حکومت نظامی دارد و تهران حالتی غیر عادی به خود گرفته است. مردم همچنان منتظر فرصتی برای شکل دادن به تجمعات و شعار دادن هستند.

تهران ٦ و ١٠ دقیقه عصر

در فاصله ولیعصر و مطهری هستم. چهار راه بزرگی است. پلیس فراوانی مستقر است. سر ساعت پنج و نیم ماشین ها شروع به بوق زدن کردند. یکدفعه فضا پر از صدای بوق شد. یک بوق اعتراضی و آکسیونی. ترافیک سنگین است. در پیاده رو ها جمعیت است. ولی هنوز تجمعی شکل نگرفته است.

تهران ٦ عصر

بین هفت تیر تا ولیعصر جمعیت خیلی زیاد است. مثل سه شنبه قبل. نیروی انتظامی دو برابر شده. تجمع شکل نگرفته. ولی جمعیت در خیابان است. دستگیری هم زیاد است.

٥ و نیم عصر: من در منطقه فاطمی/ کارگر.امیرآباد. پارک لاله بودم. الان در فاطمی هستم. نیروی انتظامی مستقر است. البته نه خیلی زیاد. رفت و آمد ها نیز عادی است. فعلا خبری نیست.

خبرنگار حزب کمونیست کمونیست کارگری از تهران ٢

٤ بعدازظهر: در میدان انقلاب هستم. نیروهای سرکوب سپر و باطوم بدست مستقر هستند. مردم هم دارند کم کم می آیند. هنوز شکل جمعیت به خود نگرفته است.

ساعت ٣ و ٤٥ بعدازظهر: من در محوطه بلوار کشاورز و میدان ولیعصر و انقلاب میچرخم. رژیم از سه شنبه قبل بیشتر نیرو آورده. لباس شخصی کمتر است و بیشتر درجه دارهای نیروی انتظامی و گاردی هستند. روبروی پار ک لاله گاردی ها مستقرند. بلوار کشاورز پر از نیروی انتظامی است. جمعیت دارد می آید. به نظر میرسد. بیشتر از سه شنبه قبل باشد. بیشتر زن هستند. همین الان اینجا که من هستم در منطقه بلوار میشود گفت پنج هزار نفری میشود.

söndag 6 mars 2011

چرا بی بی سی در مورد تظاهرات این سه شنبه یعنی 17 اسفند و مصادف با هشت مارس روز جهانی زن اطلاع رسانی نمی کند؟


چرا بی بی سی در مورد تظاهرات این سه شنبه یعنی 17 اسفند و مصادف با هشت مارس روز جهانی زن اطلاع رسانی نمی کند؟ چون روز جهانی زن است و با گروه خون مسلمین نرینه خوانایی ندارد؟ چون 8 مارس و مبارزه زنان در ایران رادیکال و چپ و بطور سازش ناپذیر علیه جمهوری اسلامی است؟ چون "شورای سبز امید" بی بی سی اینجا هیچکاره است؟

onsdag 2 mars 2011

پاسخی به شورای راه سبز امید که دومین سه شنبه اعتراض یعنی ١٧ اسفند روز جهانی زن را کنار گذاشت و ٢٤ اسفند را هم مشروط کرد.

پاسخی کوتاه به افاضات شورای راه سبز امید



شورای راه سبز امید، که در مقابل سه شنبه های اعتراض اطلاعیه داد و دومین سه شنبه اعتراض یعنی ١٧ اسفند را کنار گذاشت و ٢٤ اسفند را هم مشروط کرد، شورای سبز امید که برای ده اسفند هم به مردم گفت فقط شعار یا حسین و کروبی ... بدهند و الان هم در گزارشات خود دارند شعارهای مرگ بر خامنه ای را سانسور میکند، الان گفته است که کسی فراخوان ندهد تا ما بیانیه را صادر کنیم.

در پاسخ به این حضرات چند نکته لازم به توضیح است:



١- امروز مردم با شعارهای مرگ بر خامنه ای و مرگ بر دیکتاتور و هاشمی حیا کن، پاسخ دندان شکنی به شورای راه سبز امید دادند و نشان دادند که راهشان از این آقایان جدا است و گوش به این فرامین، نخواهند داد.



٢- سه شنبه بعد ١٧ اسفند روز جهانی زن روز مهم اعتراض ما است. و بر خلاف بیانیه چند روز قبل شورای سبز امید، این تظاهرات به قوت خود باقی است و جوانان رزمنده و آزادیخواه به احدالناسی اجازه نخواهند داد که درمورد سه شنبه بعدی سکوت کند. همینطور روز ٢٤ اسفند از نظر جوانان و مردمی که سراپا شور و شوقند مشروط نیست و با تمام قوا خود را برای آنروز هم آماده میکنند.



٣- علاوه بر این دو روز هر روز دیگری هم که جوانان تشخیص دادند که میتوانند قدرتمند به خیابان بیایند، تصمیم خواهند گرفت و منتظر سازشکاری های شورای سبز امید نخواهند شد.



از دوستان دیگر هم تقاضا میکنم محکم بر تصمیم قبلی خود پافشاری کنند و نگذارند سازشکاران برایشان تعیین تکلیف کنند. سه شنبه ١٧ اسفند یکی از مهمترین روزهای ما است. روز زن است و این رژیم ضد زن ترین رژیم های دنیا است. با شعار سرنگونی حکومت ضد زن و شعارهای قبلی مان به خیابان میائیم و از همین امروز شعارها و تراکتها و برنامه هایمان را روشن خواهیم کرد. یک هفته وقت داریم و حضور پرجمعیت امروز با روحیه رزمنده ای که بر حضور امروز مردم حاکم بود، میتوانیم روز ١٧ اسفند را بسیار قدرتمندتر بپا کنیم.



chia masoudi
١٠ اسفند

tisdag 1 mars 2011

جلوی دانشگاه تا میدان انقلاب به سمت شمال مرتب درگیری بود.گزارش سوم

خبرهای کوتاهی از امروز ١٠ اسفند

گزارش ٣

از یکی از خبرنگاران حزب کمونیست کارگری از تهران

تهران ساعت ٩ شب: این گزارش را از مجموعه گزارش جند نفر از رفقا که در نقاط مختلف تهران در تظاهرات ها شرکت داشتند گرفته و برایتان تنظیم کرده ام.

محور فردوسی انقلاب امروز جمعیت در پیاده روها قلقله بود.

جلوی دانشگاه تا میدان انقلاب به سمت شمال مرتب درگیری بود. گاز اشک آور میزدند. صدای تیراندازی شنیده میشد ولی گزارشی از اینکه کسی زخمی شده باشد نداریم.

محور انقلاب به آزادی اکثر ورودی های فرعی ها به آزادی تجمعات جسته و گریخته بود و با نیروهای سرکوبگر درگیر میشدند. در این قسمت مرگ بر دیکتاتور شعار اصلی بود. در ولیعصر و دانشگاه تهران بیشتر مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ای بود. شعارها منطقه ای متفاوت بود.

ایستگاه مترو انقلاب بعد از ساعت ٥ بسته شد. ایستگاه آزادی را می بستند وقتی مردم حمله می کردند باز میکردند که مردم بروند. جمعیت امروز با توجه به گزارشات تعداد جمعیت اگر از ٢٥ بهمن بیشتر نبوده باشد کمتر نبوده. خیلی زیاد بود. روحیه ها بسیار بالا بود و با اوباش رژیم درگیر میشدند. با این حساب که نیروهای سرکوبگر دو برابر ٢٥ بهمن بود. موتورسوار و سپاه و یگان ویژه و بسیج با همه تجهیزات حضور داشتند. سپاه لباس خود را داشت. بسیج جلیقه های ضد گلوله داشت. ون های بزرگ. ون های مخصوص حمل گوشت یخ زده. آمبولانس آورده بودند و در میدان انقلاب و حوالی آن دستگیری زیاد بود و دستگیر شدگان را سوار این ماشین ها میکردند.

خبر دار شدیم در آریاشهر نیز درگیری شد. ما چند هزار اطلاعیه با عنوان مرگ بر دیکتاتور و،. زندانی سیاسی آزاد باید گردد پخش کردیم. مردم امیدوار بودند که جمعیتی که در استادیوم آزادی است بتوانند خود را به تظاهرات برسانند. برای همین همه بطرف آزادی میرفتند. جمعیت از میدان امام حسین بطرف آزادی میرفت. در صادقیه نیز تجمع بود.

امروز یک روز بزرگ و موفق اعتراض بود.

با تاریک شدن هوا شعاردهی وسیع شروع شد

خبرهای کوتاهی از امروز ١٠ اسفند

با تاریک شدن هوا شعاردهی وسیع شروع شد

تهران: ساعت هشت و بیست دقیقه شب است. ترافیک سنگینی است. ماشین ها در خیابان بوق میزنند و روحیه میدهند. دهها هزار نفر بیرونند. ساعت حدود بین 5 تا 6 بود که دوستان خبر دادند در آریاشهر درگیری شده و تیراندازی کرده اند. در میدان انقلاب نیز در همین حوالی درگیری شد. با تاریک شدن هوا مردم وسیعا شعاردهی را شروع کردند. بیشترین شعارها مرگ بر دیکتاتور. مر گ بر خامنه ای است. دستگیری ها زیاد است.

تهران:

شش عصر ولی عصر: شش ولی عصر بودم. بعد به میدان هفت تیر رفتم. جمعیت زیاد است. میشود گفت هزاران نفر. نیروی انتظامی همینطور مانور میدهد و لباس شخصی و گارد ویژه همه جا پر است. مردم خیلی هوشیارانه عمل میکنند. نمیخواهند پراکنده شوند و منتظر فرصتند. برای همین شعاردهی نیست و در تردد هستند. در میدان ولیعصر موتورسواران تلاش میکردند که با ویراژ رفتن رعب ایجاد کنند ولی مردم بی خیال در خیابانند. چهره ها شاد است.

بیست دقیقه به شش. بارندگی قطع شده است. من در میدان هفت تیر هستم. نیروی سرکوب قدم به قدم ایستاده. میشود گفت هزاران نفر از مردم بیرون هستند. فضا کاملا اعتراضی است. در میدان ولی عصر نرده کشی کرده اند که مردم نتوانند در میدان جمع شوند و در پیاده روها مملو از جمعیت است. مردم در تردد هستند. چون نمیگذارند جمع شوند. ولی خیلی شلوغ است.

اصفهان:

در اصفهان حدود ساعت شش در منطقه سی و سه پل و انقلاب جمعیت چشمگیری در خیابان است. نیروهای سرکوب وسیعا در خیابانند.

شیراز: امروز صبح ١٠ اسفند ماموران رژیم حداقل در یک محله به تعدادی از خانه ها حمله کردند و همراه با توهین به مردم، دیش های آنها را بردند.

تهران: ساعت دو و چهل دقیقه از طرف آزادی تا مناطق انقلاب، ولیعصر، بلوار کشاورز، کارگر همه پر از نیروی انتظامی است و مردم هم دارند میایند.

تهران: ساعت یک و نیم عصر. هوا بارانی است. نیروهای انتظامی دارند همه جا سر چهارراه ها مستقر میشوند.

تهران: امروز همه جا بحث است. گاردیها و لباس شخصی ها دارند به خیابان می آیند و مستقر میشوند. هوار بارانی است. مردم هم کم کم دارند می آیند. به نظر می آید روز شلوغی باشد

منبع خبرها: خبرنگاران حزب کمونیست کارگری ایران

١٠ اسفند