lördag 26 december 2009

پایان ۳۰ سال عاشورا

مصطفی صابر

انقلاب جاری در ایران روشی عجیب دارد. روزها و مناسک خود رژیم را از دست آن بیرون می آورد و به ضد خود رژیم تبدیل میکند. حالا نوبت به خود عاشورا رسیده است. روزی که نقشی تعیین کننده چه در قدرت گیری اسلامی ها و چه در بقای ۳۰سال حکومت اسلامی و جنایت و جهل و فقر داشت. حالا همین عاشوار مایه وحشت عظیم کل رژیم اسلامی چه جناح حاکم و چه جناح مغضوب آن شده است! جناح حاکم نیروی روحیه باخته و اوباش اسلامی قراضه اش را روغن میزند و برای مقابله با مردم انقلابی آماده میکند که فعالانه در تدارک اند تا از چتر امنیتی مراسم عاشورا استفاده کرده و بطور میلیونی به خیابان بزنند و فریاد بزنند: سید علی سرنگون است"! جناح مغضوب هم تمام تلاش اش را به خرج میدهد تا شاید بتواند عاشورا و "ابوالفضل علمدار" را حفظ کند و به مبارزه و انقلاب مردم رنگ مذهبی و اسلامی بزند.

چند روز پیش سایت "کلمه" متعلق به موسوی خبر داد که "بر اساس اطلاعات موثق" طرفداران دولت میخواهند "کارناوال عاشورا" راه بیندازند و "برخی از خانم های معلوم الحال را جمع کرده و در این مورد به آنها ماموریت داده اند" تا "حرمت شکنی" کنند و "این امر را به جنبش سبز نسبت دهند". دنباله این تبلیغات را محسن سازگارا از بنیانگذاران مغضوب سپاه پاسداران در گفتار روزانه خود در 4 دی ما دنبال کرد. وی گفت که "کودتا چی ها" میخواهند با آوردن "کسانی با لباس ها و آرایش زننده" دستجات "کارناوال بزن و برقص" در عاشورا راه بیندازد؛ و ایشان چندبار تاکید و توصیه کرد که با مشاهده چنین دستجاتی فورا از آنها جدا شوید و آنها را تنها بگذارید!

من نمی دانم واقعا رژیم اسلامی خودش میخواهد کارناوال شادی در عاشورا راه بیندازد یا نه. اما اگر اینطور باشد راه مقابله با آن اتفاقا این است که همه جمعیت شروع کنند به دست زدن و هورا کشیدن و شادی کردن. چرا که نه؟ اگر واقعا رژیم خود میخواهد با یک دسته چند صد نفری این کار را بکند، بگذار با دهها هزار نفر مواجه شود که این کار را میکنند و ویدئو و عکس های آن به تمام جهان مخابره شود! آنوقت آیا این ضربه ای هولناک به تمام قد و بالای این هیولای اسلامی حاکم بر ایران نیست؟ آیا همه مردم دنیا نخواهند گفت که مردم ایران واقعا برای پایان دادن به این عزای اسلامی سی ساله به میدان آمده اند؟ آیا خود رژیم اسلامی تماما رسوا نمی شود؟ این چه رهنمود رندانه اسلامی است که سایت کلمه با حقه بازی و محسن سازگارا با وقاحت میدهد؟ جز این است که میخواهد اسلام عزا و گریه و زاری و ابوالفضل علمدارش را به این روش های ملانصرالدینی به مردم حقنه کند؟ جز این است که میخواهد مثل برادران "کودتاجی" اش بر سر حرمت حجاب و عفت و اسلام و محرم بکوبد؟ مگر یک وجه اساسی این انقلاب مردم اتفاقا بر سر این نیست که زنان با "آرایش غلیط" و مردان با "ظاهر زننده" یعنی هر جور که خود دوست دارند ظاهر شوند؟ آیا اگر کسی با آرایش غلیط آمد نباید فورا توسط همه احاطه شود و مورد حمایت شدید مردم قرار گیرد؟ چرا آقای سازکارا میگوید منزویش کنید؟ یعنی مردم اینقدر نادان اند که فرق لباس شخصی های اجیر شده رژیم و مردم عادی را نمی فهمند؟ آیا جز این است که آقای سازگارا دارد در ظاهر همراهی با جنبش و انقلاب مردم همان حرفهای برادران در قدرتش را میگوید؟ این ادبیات "زنان معلوم الحال" و "ظاهر زننده" آیا فرقی با ادبیات همان جنایتکاران خامنه ای و فاطی کماندو ها و سایر اوباش جمهوری اسلامی (ببخشید "کودتاچی ها") دارد که به نام "بد حجابی" با باتوم و کلت و قمه به دختران و پسران حمله میکنند؟

اشتباه نشود، من میفهمم که جناح حاکم ممکن است به هر بهانه متوسل شود تا در صف مردم تفرقه بیندازد و اسلام کثیفش را نجات دهد. اما سازگارا و سایت کلمه هم دارند همین کار را میکنند. تظاهرات در عاشورا یک فرصت مناسب است که وسیع ترین نیرو را علیه جمهوری اسلامی گرد آورد. باید از این فرصت استفاده کرد و میلیونها نفر علیه سید علی پینوشه به میدان آمد و به 30 سال حاکمیت عاشورا و خرافه و حکومت مذهبی پایان داد. اگر کسی دست زد و شادی کرد چه بهتر با او دست بزنید و هلهه کنید. اگر کسی دوست دارد با هر ظاهری که دوست دارد و از جمله "آرایش زننده" و "ظاهر بد" ظاهر شود اتفاقا به شدت از او در مقابل تعرض اوباش اسلامی حمایت کنید. انقلابی که در ایران راه افتاده برای عزا داری و توسرخود زنی و برای بردگی اسلامی زن نیست. برای پایان دادن به اینها و از جمله ادبیات شنیع اسلامی نظیر "زنان معلوم الحال" است. (۲۵ دسامبر ۲۰۰

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar