شهلا دانشور :
روزسه شنبه ۲۴ فروردین ماه، منصور اسانلو، رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد که از بیماریهای متعددی چون بیماری قلبی، کمر درد و چشم رنج میبرد، سرانجام به موافقت کمیسیون پزشک قانونی جمهوری اسلامی با پابند و دست بند، از زندان برای معاینه و حضور در کمیسیون پزشکی به یکی از بیمارستانهای کرج منتقل شد. این جنایتکاران او را با همان حالت بیش از نه ساعت نگه داشتند و موقع معاینات و بررسی پزشکی نيز در غل و زنجير بود. این در حالی بود که پابند و دست بند را طوری بسته بودند که امکان تكان خوردن را تا حد زیادی از وی سلب کرده بودند و این مسئله باعث زخمی شدن مچ پای وی شد. بنا به گزارشهای منتشر شده هنگامی که منصور اسانلو را با این وضعیت و با پابند و دست بند به کمسیون پزشکی قانونی بردند، پزشکان با دیدن این صحنه سخت ناراحت و بر آشفته شدند و گفتند این توهین به انسانیت و توهین به جامعه پزشکی است. با وجودیکه تا کنون پزشکی قانونی برای منصور اسانلو سه بار عدم امكان تحمل کیفر صادر کرده و این گواهی به "دادگاه انقلاب"، و بخش "اجرای احکام دادگاه انقلاب" و مسئولین زندان ارسال شده است، اما او را همچنان در زندان و تحت شرایط سختی نگاهداشته اند. منصوراسانلو طی ماههای اخیر به بند پنج که "متادون" نام دارد و محل نگهداریِ زندانیان معتاد و اکثرا مبتلا به بیماریهای خطرناک مانند هپاتیت، ایدز و سایر بیماریهای خطرناک است، منتقل شده است. منصور اسانلو از ۱۹ تیر ماه ۱۳۸۶ برای اجرای حکم ۵ سال زندان خود در زندان گوهردشت به سر می برد. منصور اسانلو به جرم شرکت در اعتصابات جانانه کارگران شرکت واحد در سال ٨٤ و تلاش اين كارگران براي داشتن تشكل خود سنديكاي واحد، در زندان است. ابراهيم مددي يكي ديگر از اعضاي اين سنديكا نيز هم اكنون در زندان بسر ميبرد و علي نجاتي از كارگران نيشكر هفت تپه هم نمونه ديگر آن است. علي نجاتي از رهبران كارگران نيشكر هفت تپه است كه به جرم اعتراضات برحقي كه اين كارگران داشته اند و تشكيل سنديكايشان هم اكنون در زندان است. جمهوري اسلامي از متشكل شدن كارگران و اعتصاباتشان وحشت دارد. چرا كه اعتصاب و تشكل دو ابزار مهم كارگران براي به صحنه آمدن قدرتمندشان است. خصوصا امروز در اوضاع سياسي جامعه دست بردن به اين ابزار ها يك حلقه تعيين كننده در پيشروي انقلابمان است. امروز بيش از هر وقت شرايط براي دست بردن به اين سلاح، براي اعلام وجود كردن شوراهاي كارگري در همه كارخانجات و اعلام اعتصابات سراسري فراهم است. جامعه و محيط هاي كارگري بحال انفجار در آمده است و بايد دست بكار شد. بايد در گام اول و با صفي متحد براي آزاد كردن منصور اسانلو، ابراهيم مددي، علي نجاتي، و معلمان زنداني زير اعدام فرازاد كمانگر و عليرضا قنبري و همه زندانيان سياسي فشار بياوريم. اول مه نزديك است. اول مه روزي مهم در روزهاي اعتراض و مبارزه ماست. بايد در اين روز با يك قدرتنمايي بزرگ كاري كنيم كه اين عزيزان را از اسارت جانيان جمهوري اسلامي رها كنيم. آزادي زندانيان سياسي يك شعار مهم ما در اول مه است. اين شعار را همه جا بنويسيم و با اعلام اعتراضمان به تمام سازمانهاي كارگري و نهادهاي انساندوست در سراسر جهان بخواهيم كه ما را در اين مبارزه و براي آزادي زندانيان سياسي همراهي كنند. بخواهيم كه اول مه را روز همبستگي با انقلاب ما و با مبارزات كارگران اعلام كنند.*
روزسه شنبه ۲۴ فروردین ماه، منصور اسانلو، رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد که از بیماریهای متعددی چون بیماری قلبی، کمر درد و چشم رنج میبرد، سرانجام به موافقت کمیسیون پزشک قانونی جمهوری اسلامی با پابند و دست بند، از زندان برای معاینه و حضور در کمیسیون پزشکی به یکی از بیمارستانهای کرج منتقل شد. این جنایتکاران او را با همان حالت بیش از نه ساعت نگه داشتند و موقع معاینات و بررسی پزشکی نيز در غل و زنجير بود. این در حالی بود که پابند و دست بند را طوری بسته بودند که امکان تكان خوردن را تا حد زیادی از وی سلب کرده بودند و این مسئله باعث زخمی شدن مچ پای وی شد. بنا به گزارشهای منتشر شده هنگامی که منصور اسانلو را با این وضعیت و با پابند و دست بند به کمسیون پزشکی قانونی بردند، پزشکان با دیدن این صحنه سخت ناراحت و بر آشفته شدند و گفتند این توهین به انسانیت و توهین به جامعه پزشکی است. با وجودیکه تا کنون پزشکی قانونی برای منصور اسانلو سه بار عدم امكان تحمل کیفر صادر کرده و این گواهی به "دادگاه انقلاب"، و بخش "اجرای احکام دادگاه انقلاب" و مسئولین زندان ارسال شده است، اما او را همچنان در زندان و تحت شرایط سختی نگاهداشته اند. منصوراسانلو طی ماههای اخیر به بند پنج که "متادون" نام دارد و محل نگهداریِ زندانیان معتاد و اکثرا مبتلا به بیماریهای خطرناک مانند هپاتیت، ایدز و سایر بیماریهای خطرناک است، منتقل شده است. منصور اسانلو از ۱۹ تیر ماه ۱۳۸۶ برای اجرای حکم ۵ سال زندان خود در زندان گوهردشت به سر می برد. منصور اسانلو به جرم شرکت در اعتصابات جانانه کارگران شرکت واحد در سال ٨٤ و تلاش اين كارگران براي داشتن تشكل خود سنديكاي واحد، در زندان است. ابراهيم مددي يكي ديگر از اعضاي اين سنديكا نيز هم اكنون در زندان بسر ميبرد و علي نجاتي از كارگران نيشكر هفت تپه هم نمونه ديگر آن است. علي نجاتي از رهبران كارگران نيشكر هفت تپه است كه به جرم اعتراضات برحقي كه اين كارگران داشته اند و تشكيل سنديكايشان هم اكنون در زندان است. جمهوري اسلامي از متشكل شدن كارگران و اعتصاباتشان وحشت دارد. چرا كه اعتصاب و تشكل دو ابزار مهم كارگران براي به صحنه آمدن قدرتمندشان است. خصوصا امروز در اوضاع سياسي جامعه دست بردن به اين ابزار ها يك حلقه تعيين كننده در پيشروي انقلابمان است. امروز بيش از هر وقت شرايط براي دست بردن به اين سلاح، براي اعلام وجود كردن شوراهاي كارگري در همه كارخانجات و اعلام اعتصابات سراسري فراهم است. جامعه و محيط هاي كارگري بحال انفجار در آمده است و بايد دست بكار شد. بايد در گام اول و با صفي متحد براي آزاد كردن منصور اسانلو، ابراهيم مددي، علي نجاتي، و معلمان زنداني زير اعدام فرازاد كمانگر و عليرضا قنبري و همه زندانيان سياسي فشار بياوريم. اول مه نزديك است. اول مه روزي مهم در روزهاي اعتراض و مبارزه ماست. بايد در اين روز با يك قدرتنمايي بزرگ كاري كنيم كه اين عزيزان را از اسارت جانيان جمهوري اسلامي رها كنيم. آزادي زندانيان سياسي يك شعار مهم ما در اول مه است. اين شعار را همه جا بنويسيم و با اعلام اعتراضمان به تمام سازمانهاي كارگري و نهادهاي انساندوست در سراسر جهان بخواهيم كه ما را در اين مبارزه و براي آزادي زندانيان سياسي همراهي كنند. بخواهيم كه اول مه را روز همبستگي با انقلاب ما و با مبارزات كارگران اعلام كنند.*
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar