söndag 31 oktober 2010

سجاد فرزند بازداشت شده سکينه محمدي آشتياني را زیر شکنجه وادار به تحریف حقایق کردند


http://www.bultannews.com/fa/pages/print.php?cid=33531
پسر سکینه محمدی که مادرش به علت یک پرونده خانوادگی مورد توجه رسانه های شدید غربی برای تبلیغات منفی علیه کشور قرار گرفته است پشت پرده شلوغ کاری های غربی ها را گفته است.
كدخبر: ۳۳۵۳۱
تاريخ: ۰۸ آبان ۱۳۸۹ - ۱۶:۵۹
پسر سکینه محمدی که مادرش به علت یک پرونده خانوادگی مورد توجه رسانه های شدید غربی برای تبلیغات منفی علیه کشور قرار گرفته است پشت پرده شلوغ کاری های غربی ها را گفته است.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران» "سجاد ق" پسر خانم سکینه محمدی گفت: پس از کشته شدن پدرم و زندانی شدن مادرم، خانواده ام از هم پاشیده شده است. من و خواهر کوچکم به هر کجا می توانستیم متوسل شدیم. هر دو در بی پناهی کامل هستیم تمام تلاش خود را برای نجات مادرم به کار گرفتم و به همین جهت به هم جا سرزده و نامه نوشته ام. اخرالامر به تور وکیل پرونده افتادم. نمی دانم آنها چه بلایی بر سرم آورده اند.


وی ادامه داد: وکیل پرونده، هوتن کیان چون قصد مطرح کردن خود و زمینه سازی برای پناهنده شدن به خارج را داشت نهایت بهره برداری از این موضوع را نموده است و با وصل شدن به مینا الف. کمونیست و ضد انقلاب مقیم آلمان و سخنگوی کمیته بین المللی علیه اعدام توانسته خود را در محافظ ضد انقلابی و خارج از کشور جا انداخته و پناهنده شود.


گفتنی است اخیرا دو تبعه آلمانی که با ویزای توریستی به ایران سفر کرده بودند، قصد مصاحبه و ارائه برخی شگردهای تبلیغاتی و جنجال آفرینی به خانواده خانم آشتیانی را داشتند که دستگیر شدند.




ماجرا چیست؟


ستاد حقوق بشر قوه قضائيه با صدور اطلاعيه‌اي، گزارشي از آخرين وضعيت قضايي پرونده خانم سكينه محمدي آشتياني را منتشر كرده است.


در اين اطلاعيه آمده است: اعلام مواضع توسط مقامات، مراجع رسمي بين‌المللي و برخي از رسانه‌هاي دولتي و غيردولتي درخصوص مسائل حقوقي و قضائي كشورها بدون دسترسي به منابع و اطلاعات موثق مربوط به آن كشورها نه فقط ناقض منشور ملل متحد و ساير معاهدات بين‌المللي در زمينه استقلال و حاكميت كشورها تلقي مي‌شود بلكه نوعي پيش داوري غلط، ناعادلانه و جانبدارانه محسوب مي‌گردد. بدون ترديد تداوم اين رهيافت در نظام بين‌المللي رويه‌اي غيرمنطقي و غيرقابل دفاع و‌پذيرش را در پي خواهد داشت.


در بخش ديگري از اين اطلاعيه تصريح شده است : نظام قضائي جمهوري اسلامي ايران مانند ساير نظام‌هاي قضائي حاكم در كشورهاي جهان براساس اصل تفكيك قوا و استقلال دستگاه قضائي عمل مي‌كند. عليرغم عدم تكليف در ارائه توضيحات نسبت به محتويات پرونده قضائي متشكله در قوه قضائيه كه قوه‌اي مستقل است و قاضي يا قضات متصدي در هر پرونده در صدور و انشاء و دستور ابلاغ رأي بدون تأثيرپذيري از جو رواني اتخاذ مواضع و انتشار مطالب رسانه‌اي بايد براساس حقايق موجود در پرونده و با رعايت مقررات قانوني اقدام نمايند اما، ستاد حقوق بشر به منظور تنوير افكار عمومي، اين اطلاعيه را صادر كرده است.




در اين بيانيه تاكيد شده است : ستاد حقوق بشر، از موضع دفاع از حقوق همه شهروندان و از جمله خانم سكينه محمدي آشتياني پيگيري لازم درباره پرونده قضايي مشاراليها را به عمل آورد كه متأسفانه بر اساس مستندات موجود، اتهامات مطرح شده درباره خانم سكينه محمدي آشتياني به اثبات رسيده است.


در اين پرونده برابر اعلام مركز فوريت‌هاي پليس ‌١١٠ در تاريخ ‌٢٣/ ‌٦/ ‌٨٤ وقوع يك فقره فوت مشكوك در شهرستان اسكو گزارش شده كه با دريافت گزارش تلفني مذكور مأمورين به محل مراجعه و مشاهده مي‌كنند كه شخصي به هويت ابراهيم قادرزاده ‌٤٤ ساله در داخل منزل مسكوني و در سطح زمين حمام افتاده است.


در ادامه اين بيانيه آمده است : خانم سكينه محمدي كه همسر او بوده در اظهارات خود، تصريح نموده است كه با فردي به نام آقاي عيسي طاهري رابطه نامشروع داشته و توسط همين شخص تحريك شده تا از شوهرش ابراهيم قادرزاده طلاق گرفته و با او ازدواج كند. خانم سكينه محمدي سپس تصريح كرده است كه به اتفاق آقاي عيسي طاهري نقشه به قتل رساندن شوهرش آقاي ابراهيم قادرزاده را طرح كرده است.


به دستور بازپرس پرونده، جسد به پزشكي قانوني منتقل و پس از معاينه، صراحتاً چنين اعلام نظر شده است: "..: " با توجه به آثار مارك الكتريكي (اثر برق گرفتگي) در ناحيه انگشت شست پا و گردن و صورت و ناحيه تنه، تماس آگاهانه و هدفدار سيستم برق مطرح مي‌باشد كه با توجه به عدم مشاهده آثار دفاعي، اين اقدام بعد از ايجاد اختلال هوشياري با مصرف دارو (حتي به ميزان كم) توسط فرد ديگري صورت‌پذيرفته است."




در بخش ديگري از اين بيانيه آمده است : خانم محمدي در تحقيقات مرجع بازپرسي در تاريخ ‌٥/ ‌٩/ ‌٨٤ با قبول اتهامات، اظهار داشته است: " آقاي عيسي طاهري، بنده را فريب داد و با تزريق آمپول و وصل نمودن جريان برق با مشاركت وي، شوهرم را به قتل رسانده‌ام و قبل از آن نيز دو ماه بود كه با وي رابطه داشتم." نهايتاً بازپرس در خصوص اتهامات مشاراليها، دائر بر معاونت در قتل عمدي و همچنين رابطه نامشروع با آقاي عيسي طاهري، قرار مجرميت صادر و درخصوص اتهام زناي محصنه با مردان اجنبي، قرار عدم صلاحيت به اعتبار صلاحيت دادگاه‌هاي كيفري استان صادر نموده كه مراتب به شعبه ششم دادگاه كيفري استان آذربايجان شرقي ارسال و متهم آقاي اكبر زارع را به‌عنوان وكيل خود معرفي نموده و در جلسه دادگاه، آقاي سهراب سمنگان مع الواسطه از طرف آقاي اكبر زارع حاضر گرديده كه نهايتاً طي دادنامه شماره ‌٣٨-19/ ‌٦/ ‌٨٥ خانم سكينه محمدي آشتياني در خصوص زناي محصنه با مردان اجنبي مستنداً به مواد ‌٦٣و‌٨٣ و‌١٠٥ قانون مجازات به حد رجم محكوم شده است.


در اين بيانيه تصريح شده است : پس از آن شعبه سي و نهم ديوان عالي كشور طي دادنامه شماره ‌٢٠٦/ ‌٢٩-6/ ‌٣/ ‌١٣٨٦ در خصوص تجديد نظر خواهي خانم سكينه محمدي با وكالت آقايان اكبر زارع و سهراب سمنگان، رسيدگي دادنامه تجديد نظرخواسته را، ابرام نموده است.


در اينجا لازم به ذكر است كه با وجود قطعيت حكم صادره، با پيگيري‌هاي ستاد حقوق بشر تا كنون اين حكم به مرحله اجراء در نيامده است.




در بخش ديگري از اين بيانيه آمده است : در پرونده‌اي ديگر، شعبه دوازدهم دادگاه كيفري استان آذربايجان شرقي، طي دادنامه شماره ‌٣٩- ‌١٥ /‌٨/ ‌٨٥ به اتهام آقاي عيسي طاهري كوهدقي فرزند محمد با وكالت آقاي فاروق فيض ايلخچي و نيز خانم سكينه محمدي آشتياني فرزند اصغر با وكالت آقايان اكبر زارع و حبيب اسدي داير بر مشاركت در قتل عمدي مرحوم ابراهيم قادرزاده اسكويي رسيدگي كرده و به استناد مواد ‌٤٢، ‌٢٠٣، ‌٢٠٦، ‌٢١٢، ‌٢٣١، ‌٦١٢ قانون مجازات، متهم رديف اول را به قصاص نفس پس از پرداخت نصف ديه يك مرد توسط شكات و متهم رديف دوم را نسبت به جنبه خصوصي جرم به استناد بند دوم ماده ‌٦ قانون آئين دادرسي كيفري قرار موقوفي پيگرد و به لحاظ اينكه اقدام مشاراليه موجب اخلال در نظم و صيانت جامعه گرديده به تحمل ده سال حبس تعزيري با احتساب ايام بازداشت قبلي محكوم نموده است.


متعاقباً شعبه ‌٣١ ديوانعالي كشور طي دادنامه ‌٤٦ /‌٣١-20/ ‌١ /‌٨٦ درخصوص تجديدنظرخواهي آقاي عيسي طاهري و همچنين وكلاي خانم سكينه محمدي نسبت به دادنامه شماره ‌٣٩- ‌١٥/ ‌٨/ ‌٨٥ صادره از شعبه ‌١٢ دادگاه كيفري آذربايجان شرقي رسيدگي و نتيجه دادنامه تجديدنظر خواسته را ابرام نموده است.


در بخش ديگري از اين بيانيه تصريح شده است : متعاقباً، قضات شعبه ‌١٢ دادگاه كيفري استان آذربايجان شرقي طي دادنامه شماره ‌٨٨٠٩٩٧٤١٢٧٢٠٠٠٠٣-22/ ‌١/ ‌٨٨ با تصريح به مراتب اعلام رضايت اولياءدم، به استناد بند دوم ماده ‌٦ قانون آئين دادرسي كيفري درخصوص قصاص نفس، قرار موقوفي تعقيب صادر اما در مورد جنبه عمومي، نظر به اينكه اقدام محكوم عليه، موجب اخلال در نظم جامعه و بيم تجري مرتكب به ديگران گرديده است، به استناد مادتين ‌٢٠٨ و ‌٦١٢ قانون مجازات اسلامي با رعايت تبصره ماده ‌١٨ قانون مذكور، آقاي عيسي طاهري كوهدقي را به تحمل ده سال حبس تعزيري محكوم نموده است.




در بخش پاياني اين بيانيه تاكيد شده است : با التفات به مراتب مذكور، قابل ملاحظه است كه خانم سكينه محمدي آشتياني با وجود داشتن دو فرزند، در قتل همسر خود و پدر فرزندانش، مشاركت داشته و كانون خانوادگي را از هم گسيخته و در واقع فرزندان خود را از داشتن خانواده محروم نموده است.


با توجه به جميع جهات فوق الذكر، دستگاه قضايي براي اعمال وقت‌هاي مضاعف در اعمال قانون و رعايت حق قانوني افراد راه كارهاي ويژه‌اي را در دستور كار قرار داده است كه نتيجه نهايي متعاقباً اعلام خواهد شد.


2 kommentarer:

  1. ستاد حقوق بشر قوه قضائیه؟؟؟ شما خجالت نمی کشی این جملات و عبارات رو اینجا منتشر می کنی؟ یا ... یا خودتو به .... زدی. کدوم قوه ی قضائیه؟ همونی که سپاه همه کارشه. همونی که اندازه ی یه ارزن هم اختیار، استقلال نداره. کدوم جمهوری اسلامی؟ بابا، حکومتی که جوون های خودشو، مردم کشورخودشو میکشه، دیگه حکومت نیست که. این حکومت جنایت کاره، می خواد اسلام و انقلاب بهونش باشه یا جاودانگی اعلا حضرت. آقای محترم، برادر من، تا کی چشماتو می خوای ببندی، خودتو توجیح کنی؟ خامنه ای قاتله. جمهوری اسلامی آدم کشته. خیلی هم کشته. آگاهانه و تعمدی هم کشته. خامنه ای هم می دونسته و می دونه. خمینی هم می دونسته. اون هم کشته، جنایت کرده. دیکتاتوری کرده. ندیدی چه کرد با زندانیان سیاسی؟ ندیدی چه کرد با مهدی بازرگان؟ با همه ی همقطاران و یاران دیروزش؟ نمی بینی چه میکنه این رژیم که هر جور شده، باشه؟ کجای این رژیم بیدادگر جنایت کار جای دفاع داره؟
    نفت نبود تا حالا از گشنگی مرده بودیم. دستاوردهای انقلاب اسلامی رو هم، هر روز تو چهره ی افسرده و عصبی هم سن و سالام می بینم. چی کردن اینا تو این سی سال واصه ما؟ آخه آدم این قدر کندذهن و احمق می تونه باشه و این همه تناقض و دروغ رو نبینه. بدبخت، اینا با ذهن های مریض و افکار کثیفشون، سوزوندن ریشه جان های شاد تورو. آخه تو از خوشبختی، از رفاه، از آرامش خاطر، از آزادی چی می دونی؟
    اون آخوندی که میگه من اگه ده دقیقه تو اتاق دربسته با دختر باشم، شیطان میاد سراغم، به گناه میوفتم، خب این آقا حیوونه دیگه. اونی که می گه زن ها و دخترها خودشونو بپوشونن که مردها به گناه نیفتن، جامعه فاسد نشه، خب اون آقا خودش مریضه جنسیه دیگه، خودش چشماش همش دنبال زن مردمه. اخه، شماها چرا اینقدر خودتونو می زنین به کوچه ی علی چپ؟ چرا همه چیزو توجیح می کنین؟ خیلی ننگه اگه نونتون تو این باشه. میدونی چی میگم؟ خیلی ننگه.
    بابا، "حکومت مستضعفین" همش کشک بود، استقلال ( باج دهی به روسیه(دریای خزر)، چین(نقض حریم هوایی ایران، قراردادهای زیر قیمت پروژه های نفتی، درشت زنی هاشون تو شورای امنیت))، آزادی (دیگه میباره از در و دیوار، "ایران آزادترین کشور دنیاست")، جمهوری اسلامی (خدا بیامرزه، میگن می خواسته هنوز زنده باشه)، اینها همش کشک بود. دیدی که، ندیدی مگه؟ "همش دود بود، خبری نبود از کباب..."
    بازم بگم؟ چرا اینقدر تعلیمات دینی دوم راهنماییتو دوره می کنی؟ گولت زدن عزیزم، خرت کردن. یه مشت مزخرف تحویلت دادن از حکومت اسلامی، از ولی، وکیل، وصی بودن یه نفر("این خسروی خوبان") بر 70 میلیون نفر آدم. آخه یکم فکر کن، ببین می تونی قبول کنی این ها رو.

    این انقلاب، این حکومت چه گلی به سر من جوون زده؟ جدا، خدا وکیلی، انصافا، چه دستاوردی برای مردم این سرزمین داشته؟ اینکه خواهر و مادر مردم رو تو خیابون با باتون بزنن تو سر و کمرشون؟ ببرن بازداشتگاه بهشون تجاوز کنن؟ شیشه نوشابه؟ بابا، جون مادرت بس کن. خجالت می کشی؟ کدوم حقوق بشر؟ اینها یه مشت جهنمی هستن. خودشون هم می دونن. تو هم می دونی. تو هم که به نحوی ازشون حمایت می کنی، جهنمی هستی. داری کدوم خط قرمز رو رعایت می کنی؟ بابا این حیوون ها از همه خط قرمز های انسانی رد شدن. آدم کشتن. همسن و سالهای منو تو کف خیابون کشتن. بعد تو...واقعا انسانی؟ وجدان داری؟ بابا، جون من، یه چند دقیقه فکر کن. تعصب باید باشه برای انسانیت، برای حفظ شرف، برای اینکه شهامت قبول کردن و حفظ حقوق آدم ها رو داشته باشیم.

    SvaraRadera