söndag 3 oktober 2010

سیاوش شهابی : یارانه های دولت مرده

با احتساب حدود 20 میلیون خانوار ایرانی که در طرح یارانه ها ثبت نام کرده اند، دولتباید رقمی معادل 64 میلیارد تومان ماهانه بابت حق یارانه ها در بخشهای مربوط به آب و برق و گاز، به نزدیک به 50 میلیون نفر پرداخت نماید ( 32 هزار تومان برای هر خانوار ) و اگر افزایش قیمیت بنزین به لیتری حداقل 400 تومان را هم در نظر بگیریم، با توجه به اینکه اصل طرح حذف یارانه ها، خود به خاطر نجات دولت از ورشکستگی است و از اجرای این طرح، رقمی حدود 20 هزار میلیارد تومان صرفه اقتصادی برایش خواهد ماند ( که همین رقم قرار بود 40 هزار میلیارد باشد اما اختلاف دولت و مجلس، رقم را به 20 هزار میلیارد کاهش داد )، مشخص است که طرح هدفمند کردن یارانه ها به معنای آزاد گذاشتن قیمتها، افزایش سرسام آور قیمتها، گرانی بیشترو تحمیل فقر وفلاکت بیشتر به کارگران ومردم فقیر جامعه و به نفع دولت و سیاست های اقتصادی اش برای تامین هزینه های حکومت و راه اندازی اقتصاد ورشکسته و بحران زده اش می باشد. آزاد گذاشتن دست بازار و واسطه ها، سپردن تعیین قیمت کالاهای مورد نیاز مردم به دست بازار، عدم دخالت دولت در کنترل تورم و گرانی، در یک کلام رانده شدن بخش اعظم مزد بگیران به فقر و فلاکت و گرانی بیشتر.

علاوه بر افزایش بهای برق و گاز و آب، افزایش سرسام آور قیمت اقلام مایحتاجی زندگی نیز از نتایج اجرای این طرح خواهد بود که دولت، فریبکارانه مسئله را طوری مطرح می کند که گویی اتفاقی برای قیمتها نخواهد افتاد. این ادعاها که اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها اقتصاد بحران زده و بیمار را نجات خواهد داد، قدرت خرید مردم را بالا خواهد برد، ادعایی مضحک وبی اساس است. بدیهی است در چنین شرایطی، کشور در یک حالت بحرانی خواهد رفت. شورشهای شهری علیه گرانی و مهمتر، مردمی که یک سال است با وعده های دولت فریب خورده اند بسیار قوی است. علاوه بر این، اعتصابات بخشهای مختلف کارگری و غیر کارگری را هم که از اثرات اجرای این طرح است، شاهد خواهیم بود.

کما اینکه هم اکنون نیز، هر چند این طرح به اجرا در نیامده اما اقتصاد کشور در حالت ورشکستگی کامل قرار گرفته است. از اعتصاب بخشهای مختلف بازار در اعتراض به سیاستهای پولی دولت گرفته تا اعتصابات کارگری که می رود وارد فاز گسترده تری شود، همگی بیانگر عمق ورشکستگی و فقدان عملکرد مطلوب دولت در بخش اقتصاد است.

با تصویب و اعلام اجرای این سیاست، جنگ و دعواهای باندهای حکومتی هم تشدید شده است. مخالفان و موافقان این طرح مدت نزدیک به دوسال است که بر علیه همدیگر شاخ و شانه می کشند. خودشان ضمن تاکید بر اجرای این طرح، از نگرانی های شان گفته و خطر شورش گرسنگان را به همدیگر یاد آور می شدند و بارهای مانورهای نظامی برای مقابله با شورشهای شهری به راه انداختند. اما دست آخر ظاهرا مجاب شده اند که این طرح باید اجرا بشود. به همین خاطر همه منتظر اعلام تاریخ به اجرا گذاشته شدن این سیاست بودند. در همین رابطه دولت بارها تاریخهایی را برای اجرای این طرح اعلام کرده که هیچکدام عملی نشده است. اخرین تاریخ اعلام شده، اول مهر ماه بود که به اخر مهر و در نهایت به آبان ماه موکول شد و از قرار این تاریخ، قطعی است.

اما با گذشت 2 سال از مطرح شدن طرح یارانه ها و در نهایت نزدیکی اجرای قطعی آن، در چنین اوضاع و احوالی، بی دلیل نیست که استاندار تهران و فرمانده نیروی انتظامی، 3 هفته مانده به اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، به یاوه سرایی افتاده و می گویند تمهيدات لازم براي مقابله با اقدامات اتاق توطئه و فتنه اقتصادی عليه هدفمندي يارانه‌ها انديشيده شده است. احمدی مقدم، واقع بینانه تر حتی از اعتصابات کارگری هم و سرکوب آنها سخن می گوید. اینها خودشان هم می دانند طوفانی در راه است که به این سادگیها توان مقابله با آن را نخواهند داشت و از هم اکنون به همدیگر قول می دهند که در مقابل توطئه ها خواهند ایستاد. فعلا این دو رقم ابراز نظر در مورد مقابله با توطئه ها را داشته باشید تا بعدا سرداران ریز و درشت سپاه هم موضعشان را بگویند.

بی دلیل نبود که سال گذشته، موسوی هم با ترس از اوضاع بحرانی کشور وارد نمایش انتخابات شد. همان موقع هم در مناظرات تلویزیونی ( و مخصوصا مناظره موسوی با رضایی ) وقتی این موضوع مطرح شد که بحث هدفمندی یارانه ها (اجرای اصل 44) چه می شود با این پاسخ کلی مواجه شدیم که آن را مدیریت می کنیم. اما واقعیت بحث موسوی این بود که مانند دوره پروژه اصلاحات، سیاستهای حمایتی و دادن یارانه ها توسط دولت، باتوجه به خطر احتمالی گسترش اعتراضات مردم در صورت زدن یارانه ها، علیرغم میل دولت، مسکوت گذاشته شود یا مدت اجرا شدنش طولانی تر شود و در جاهایی که خطر کمتری متوجه حکومت بود، اقدام به زدن یارانه ها کنند. اما این شیوه به نفع بورژوازی حاکم نبود. اقتصاد ایران، فی الحال دچار گسست و ورشکستگی شده بود و با سر به سمت فروپاشی می رفت و می رود. از این رو، طرح باند هاشمی - موسوی نمی توانست گذینه مناسبی برای ریاست جمهوری و پیشبرد اهداف بورژوازی حاکم باشد و احمدی نژاد، به عنوان خاکریزی در مقابل موج انقلاب مردم، همچنان بهترین گذینه برای منصب ریاست جمهوری بود.

در شرايط كنوني حكومت در بدترين شرايط حيات خويش بسر ميبرد و در ماههاي اخير با جنبش عظيم سرنگوني و انقلابي مواجه شده كه قدرت سركوب آنرا نداشته است. ثانيا حتي بفرض محال انجام تمام و كمال اين طرح، تكان چنداني در اقتصاد بيمار و زمين گير شده ايران ايجاد نخواهد شد. اقتصاد ايران از هم پاشيده تر از آنست كه با اين طرحها بشود تكاني در آن ايجاد كرد. یک اتقاصد گانگستری بدزد و بچا‍پ سران رژیم. نه سرمايه گذاري اي افزايش خواهد يافت. نه توليد تكاني خواهد خورد و نه اشتغال و قدرت خريد و گردش سرمايه افزايش خواهد يافت. بلكه روند عكس آن طي ميشود. مواجه رژیم با جهان غرب را هم باید از دلایل این ناکامی ها دانست.

ثالثا پياده كردن اين طرح به يك بوروكراسي سراسري بسيار پيچيده و كنترل شده نياز دارد كه حكومت درهم ريخته تر از آنست كه بتواند آنرا به اجرا بگذارد. فساد افسارگسیخته در بخشهای مختلف دولت، تمام ان چیزی است که دولت توانایی کنترلش را ندارد. آنچه ميماند اينست كه بفرض موفق شدن در حذف يارانه ها، جنگ و جدال و كشاكشي ميان جناحهاي حكومت و بخشهاي مختلف سرمايه داران بر سر ميزان سهم خويش از اين ميلياردها بالا خواهد گرفت و به جنگ و نزاعهاي ديگر اضافه خواهد شد. بعلاوه ميليونها نفر از مردم گرسنه و به زير خط فقر رانده شده، مدام خود را در مواجه با دولت مي بينند و جنبشهاي اعتراض یو مطالباتي فورا جنبه سياسي و ضد دولتي بخود خواهد گرفت. يعني حكومت با طرح پرداخت يارانه ها و وعده هايي كه داده و با توجه به گراني بيشتر و بيكاري گسترده تر و ناتواني در اجراي تعهداتش، كل مردم را هر روز مقابل خويش قرار ميدهد. همه اينها تازه در صورتي است كه موفق شوند چنين طرحي را پياده كنند. اما مشكل اصلي اينست كه جمهوري اسلامي حتي تا رسيدن به اين مرحله فاصله زيادي دارد كه با توجه به همه عواملي كه بر شمرديم بهيچ وجه قادر به پيمودن آن نيست.

حالا بگذارید ببینیم حکومتی که روز 6 دی، تنها بعد از 2 ساعت مبارزه جانانه مردم در خیابانها، رهبران ریز و درشتش قصد فرار از کشور را داشتند، واقعا چقدر توانایی مقابله با شوروش گرسنگان را خواهد داشت. منتظر اعتراضات وسیعتر باشید...

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar