torsdag 13 maj 2010

اطلاعيه شماره ۱۳ زنده باد اعتصاب عمومي ٬ شعاري که بر در و ديوار سنندج نقش بست! پاوه بيجار٬ ماکو٬ جوانرود و بازرگان به اعتصاب عمومي پيوستند.

اطلاعيه شماره ۱۳

زنده باد اعتصاب عمومي ٬

شعاري که بر در و ديوار سنندج نقش بست!

پاوه بيجار٬ ماکو٬ جوانرود و بازرگان به اعتصاب عمومي پيوستند.

طبق اخباري که به دست ما رسيده است. اکنون در همه شهرهاي کردستان اعتصاب عمومي است. هم اکنون خبر ميرسد که پاوه٬ بيجار٬ ماکو٬ جوانرود٬ و بازرگان نيز به صف اعتصابها پيوسته و در حقيقت ميتوان گفت که همه شهرها و روستاها در کردستان به اين اعتصاب عمومي پيوسته اند.

درشهرهاي پاوه٬ بيجار٬ ماکو٬ جوانرود و بازرگان اکثر مغازه ها تعطيل است و مردم به همديگراين پيروزي بزرگ را تبريک ميگويند. در ماکو و بازرگان بيش از پنجاه درصد مغازه ها تعطيل شده اند. در ديواندره اکثر مغازه ها و محل کار و فعاليت مردم تعطيل شده است. در سنندج چند نفر بازداشت شده اند. و بخش زيادي از در و ديوار شهر پر از شعار زنده باد اعتصاب عمومي و تبريک پيروزي به مردم شهرهاي کردستان شده است.

کميته کردستان حزب کمونيست کارگري ايران

۲۳ ارديبهشت ۱۳۸۹

1 kommentar:

  1. بگو چگونه بنویسم یکی نه، پنج تن بودند

    نه پنج، بلکه پنجاهان به خاطرات من بودند

    *

    بگو چگونه بنویسم که دار از درخت آمد

    درخت آن درختانی که خود تبر شکن بودند

    *

    بگو چگونه بنویسم که چوب دارها روزی

    فشرده پای آزادی به فرق هر چمن بودند

    *

    نسیم در درختستان به شاخه ها چو می پیوست

    پیام هاش دست افشان به سوی مرد و زن بودند

    *

    کنون سری به هر داری شکسته گردنی دارد

    که روز و روزگارانی یلان تهمتن بودند

    *

    چه پای در هوا مانده چه لال و بی صدا مانده

    معطل اند این سرها که دفتری سخن بودند

    *

    مگر ببارد از ابری بر این جنازه ها اشکی

    که مادران جدا مانده ز پاره های تن بودند

    *

    ز داوران بی ایمان چه جای شکوه ام کاینان

    نه خصم ظلم و ظلمت ها که خصم ذوالمنن بودند

    SvaraRadera