نوید مینائی: ۱۸تیر سنت مبارزه توده ای برای سرنگونی رژیم
۱۸ تیر دیگری از راه می رسد. اما این ۱۸ تیر با سال های قبل تفاوت های اساسی ای دارد. این تفاوت آنقدر بزرگ است که شاید نیازی به طرح آن نباشد چرا که همه کس دارد آن را می بیند. از مردم توی خیابان های تهران و شیراز و اهواز و پاریس و لندن گرفته تا سیاست مداران داخل پارلمان اروپا و نمایندگان اتحادیه های ترانسپورت که جمهوری اسلامی را برای شرکت در اجلاس این اتحادیه جهانی بایکوت کردند و حتی شرکت های نفتی و غیره. خبرگزاری های بزرگ و کوچک و رسانه های مختلف را هم به این لیست اضافه کنید.
اما بررسی مجدد این تفاوت در نشان دادن جایگاه ۱۸ تیر در مبارزات مردم برای سرنگونی رژیم مهم است. تفاوتی که امسال با سال های قبل کرده در شکستی ست که جمهوری اسلامی تا همین جا در مقابل انقلاب مردم داشته است. شیرازه هایش از هم پاشیده و هر کدامشان برای حفظ خود ناچار دارد دیگران را گاز می گیرد. موقعیت رژیم در سال ۷۸ هنگاهی که ۶ روز توسط مردم به رویارویی جانانه ای طلبیده شد جوری بود که خاتمی در سالگرد ۱۸ تیر از نظامش دفاع کرد و به دانشجویان و جوانانی که به خیابان ها آمده بودند توپید در حالیکه خامنه ای اشک تمساح ریخت! همین نمونه را با موقعیت امروز جمهوری اسلامی مقایسه کنید. هر روز یک اخوند یا یک نماینده مجلس یا یکی از سران سپاه خامنه ای و سیاست های حکومت را ناعادلانه و غلط ارزیابی می کند، هر روز بر سر هر مسئله ای بین بالاترین مقامات رژیم دعوا می شود و اگر تیغ آقا ببرد بینشان وساطت می کند. هر روز سران فتنه (دوستان و شرکاء دیروز و سیاستمداران داخلی و اپوزیسیون حافظ نظام امروز)را معرفی می کنند و برای محاکمه و به صلیب کشیدنشان نقشه می کشند ولی توان اجرایش را ندارند. موقعیت جمهوری اسلامی هر چند هیچگاه نزد مردم پذیرفته شده نبود ولی ۱۱ سال پیش خامنه ای مجبور نبود مدام برای وساطت دعوای احمدی نژاد و رفسنجانی حکم حکومتی بدهد آنقدر اقتدار داشت و حکومتش را آنقدر مطمئن می یافت که نیازی به آکروبات بازی برای حفظ نبیند. لازم نبود مدام مثل گربه چهارچنگولی وسط هر ماجرایی بپرد تا مبادا دعوا ها و بحث های "ملال انگیز" را خاتمه بدهد. حکومتی که هر روز برای حل و فصل هر ماجرایی بالاترین مقامش را به معرکه می کشاند روزها و نفس های آخرش را می کشد.
این دعوا ها و موقعیت رژیم خود ماحصل حضور مردم و اعتراض و خیزش میلیونی مردم در عرض یک سال گذشته است. جمهوری اسلامی همیشه مشکل داشته است، همیشه دعوا و تسویه حساب های خونین داشته است ولی موقعیت شکننده امروز آن، چه در داخل و چه در سطح جهانی ماحصل شروع انقلاب مردم است. انقلابی که نمونه اش را در هیچ کجای دیگر ندیده ایم. از طرفی حکومتی به این سفاکی و از طرفی مردمی مصمم برای سرنگونی آن و پایان دادن به ۳۱ سال جنایت و تحمیل انواع مصیبت ها به مردم. مردمی که تمکین نکرده اند و امده اند تا کار را یکسره بکنند. هر چند انقلاب به درازا کشید و جرم و جنایت و پرونده حکومت هر روز سنگین تر می شود ولی به همان میزان اراده مردم برای سرنگونی حکومت هم بیشتر می شود.
امسال در حالی به پیشواز ۱۸ تیر می رویم که چیزی از حکومت باقی نمانده است به جز یک عده اوباش و اراذلی که هر جا زورشان برسد مردم را عقب می زنند تا حکومتشان سرنگون نشود. هیچ حکومتی در چنین شرایطی قابل دوام نیست. نه مردم می پذیرند و نه حتی سیاست جهانی همان سرمایه داری! سرمایه داری نیز چنین وضعیتی را برای هیچ کجا تحمل نمی کند. غرب هر چه زور زد تا شکل قابل تحملی برای سیاست های خودش از جمهوری اسلامی درست کند این مردم بودند که نقشه هایشان را نقش بر آب کردند. این مردم بودند که شکل اصلاح یافته و مهندسی شده حکومت اسلامی را نپذیرفتند و حکومت را با چالش های غیر قابل عبور مواجه کردند و نشان دادند این حکومت اصلاح بشو نیست که نیست و آنان هیچ روایتی از آن را نمی خواهند. مردم بودند که هر روز زیر پایه های هویتی حکومت زدند. مردم بودند که همیشه در مقابل قوانین اسلامی ایستادند و نشان دادند حکومتی مبتنی بر قوانین اسلامی نمی خواهند، آزادی و برابری می خواهند و آن هم بی قید وشرطش را. همین آرمان ها و اهداف مردم و مبارزه بی وقفه شان که در اشکال مختلف ظهور می کند جمهوری اسلامی را به این روز انداخت و تلاش های غرب را بی ثمر کرد.
جمهوری اسلامی نه امسال که سال هاست برای مقابله با ۱۸ تیر چاره اندیشی کرده است.دانشگاه ها را زود تر از همیشه تعطیل کرده و گارد نظامی و مسلحی را آماده باش در خدمت داشته است تا هر گونه حرکتی را سرکوب کند. این یعنی ۱۸ تیر در مبارزات مردم ایران جایگاه ویژه ای دارد. جمهوری اسلامی با اتفاقی که در اولین ۱۸ تیر افتاد می دانست سر رشته مبارزات باز شده و این روز با سایر روزها تفاوتی اساسی دارد. می دانست ۱۸ تیر مختص به دانشگاه نبود می دانست در آن روز هر کسی که جمهوری اسلامی را نمی خواست به میدان آمده بود و درگیری ها فقط همان شب اول منحصر به دانشگاه بود و بعد به خیابان کشیده شد همین واقعیت نشان می داد ۱۸ تیر سنت مبارزه توده ای علیه جمهوری اسلامی و برای سرنگونی ان را به وجود آورده است.
این سنت از همان سال اول به وجود امد و دلیلش تنفر مردم از حکومت و این آرزو بود که هر چه زود تر مردم از شر رژیم اسلامی خلاص بشوند و تلاش در این راستا خیلی زود این خاصیت اعتراض توده ای به رژیم را به ۱۸ تیر داد. ۱۸ تیری که به بهانه اعتراض به بسته شدن روزنامه سلام شروع شد از روز دوم پایه های رژیم را نشانه گرفت و همین باعث توده ای شده این روز شد.
این سنت مبارزات هر روزه مردم در اشکال مختلف علیه رژم امروز به بار نشسته و انقلابی را آغاز کرده است. نقلابی که جوانان یکی از پایه های اصلی آن هستند. جوانانی که از فقر و ستم و استثمار و دخالت مذهب در زندگیشان ذله شده ند و هر لحظه آرزوی سرنگونی رژیم را دارند. این آرزو در گروی تلاش بی وقفه و مستمر و جانانه ایست. حکومت اسلامی هر چند در آستانه سقوط است ولی به همین دلیل وحشی تر شده و پتانسیل های جنایتکارانه اش را عملی می کند. به همین جهت مبارزه برای سرنگونیش هم باید سازمانیافته تر و متشکل تر و عمومی تر باشد. باید هر کسی که حکومت را نمی خواهد به خیابان کشاند.هر کس باید بداند ۱۸ تیر روز اوست که می خواهد آزاد و مرفه و شاد زندگی کند. ۱۸ تیر روز ماست که نمی خواهیم زیر قوانین اسلامی زندگی کنیم مایی که از احکام اعدام و سنگسار متنفریم مایی که برابری زن ومرد را می خواهیم و از مردسالاری بیزاریم. پس ۱۸ تیر را باید با همین مطالبات برگزار کنیم. باید با شعار هایی از این دست روز ۱۸ تیر را به روز اهداف و مطالباتمان تبدیل کنیم و آنان را تثبیت کنیم و اجازه ندهیم گرایشات درون رژیم و با هدف نگه داشتن هیچ بخش و شکل و خاصیتی از رژیم خودشان را به ما تحمیل کنند.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar